قصه آدمهای با درجه خلوص بالا
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۶۶۰۰۳
با قبادی درباره حضور و همکاریاش با باشهآهنگر و فضا و مضمون فیلم سینمایی متروپل گفتوگویی انجام دادهایم.
با توجه به گزیده کار بودن شما آیا به خاطر نام و اعتبار محمد باشهآهنگر در فیلم سینما متروپل بازی کردید یا نقشتان هم جذابیتهایی داشت؟
بازیگر کم کار و سختگیری هستم و هر نقشی را بازی نمیکنم و انتخابم معمولا دشوار انجام میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نقش چه ویژگیهایی داشت که برای شما حائز اهمیت بود؟
صحبتهایی که در شروع تمرینات و دورخوانی داشتیم به جمعبندیهای خوبی درباره فضا، جنس و کنش شخصیتها رسیدیم. من در این فیلم نقش شخصیتی را بازی میکنم که مابهازای واقعی دارد و کارگردان اتفاقات و زندگی این آدم را در دوران جنگ و حصر آبادان برایم تعریف کرد که این شخصیت در آن دوران چقدر کارهای ایثارگرانه و عجیب و غریب انجام داده و در تاریخنگاری سرزمینش تاثیر داشته است. من هم با شنیدن این توضیحات با این شخصیت ارتباط درستی برقرار کردم.
آیا بازی کردن نقشی که براساس مابهازای واقعی نوشته شده کار دشواری است؟
این ویژگی کار بازیگر را سختتر میکند و موقعی که من به عنوان بازیگر سراغ نقش میروم آوردههای خودم را که منطبق بر نیازهای شخصیت است به نقش افزون میکنم و طبیعی است جنس بازیام شبیه آن آدم واقعی نمیشود. ویژگیهایی را برای نقش در نظر گرفتم که امیدوارم در جهت بهتر شدن نقش حرکت کرده باشد.
نحوه برخورد کارگردان در مواجهه با پیشنهادات بیشمار شما درباره نقش که ریشه در پیشینه تئاتری شما دارد چگونه بود؟
تا حد زیادی آزادی عمل داشتم. نویسنده و کارگردان بهشدت از شخصیت درون فیلمنامه مراقبت میکرد و در برخی لحظات فضا این امکان را فراهم میکرد که در درون فیلمنامه فضاهای شیرینی خلق بشود و در ضمن در این باره هم بهشدت مراقب بود که اندازه و مقدار این فضا در فیلم زیاد نشود و لطمهای به روابط بین شخصیتها وارد نکند. در مجموع، فضا برای من بازیگر درباره ارائه نظر و تحلیل نقشم باز بود. نکته مهم و کلیدی در این بحث شکلگیری فیلمنامه است که بر اساس خاطرات کارگردان نوشته شده است.
اتفاقی که در فیلم ملکه رخ داد و آهنگر روایتگر بخشی از خاطراتش از محاصره آبادان و شرایط زیست مردم بود.
همینطور است و این ویژگی در سینما متروپل هم وجود دارد و آدمها پیشینه و بکگراند ملموسی دارند.
اشاره کردید نقشی که ایفا کردید بر اساس یک شخصیت واقعی نوشته شده است. آیا این شخصیت در قید حیات است و با او ملاقاتی داشتید؟
حرفی به میان نیامد که کارگردان از من بخواهد با این شخصیت ملاقاتی داشته باشم و از طرفی سی و چند سال از آن دوران میگذرد و معلوم نیست این شخصیت در قید حیات است یا خیر.
این شخصیتی که ایفایش میکنید چه مختصاتی دارد؟
این آدم یک تاجر موفق و شخص متمول و پولداری است که در زمان حصر آبادان و شرایط سخت اقتصادی مردم آبادان به واسطه اعتبار خود و پدرش تلاش میکند تا حد امکان برای مردم شرایط راحتی را فراهم کند و یک جور برای شهر پدری میکند و کل شهر را مثل خانواده خودش میداند و چتر حمایتش را باز میکند.
میشود این تحلیل را داشت که آدم سلاح به دستی نیست که برود مقابل عراقیها بایستد و بیشتر حمایتش معطوف به تامین نیازهای اولیه مردم است؟
بله، آدم سلاح به دست و جنگی نیست و خودش را از این جهت مفید میداند که بتواند به مردم کمک کند تا بتوانند در آن شرایط از حداقل امکانات زندگی بهرهای داشته باشند.
میتوانیم این تاجر را یک شخصیت ملموس و خاکستری بدانیم؟
آدمی است که میتواند در هر زمانی و هر شرایط بحرانی جامعه بهعنوان یک دلسوز به قضایا ورود داشته باشد.
ایفای این نوع نقشها در فیلمهای ژانر دفاعمقدس برای بازیگرانش این چالش اساسی را دارد که بازیگر درگیر کلیشههای رایج ایفای این نوع نقشها بشود. با این قضیه چگونه برخورد کردید؟
در صحبتهای قبل از شروع فیلمبرداری با کارگردان به مختصات کلی این شخصیت رسیدیم و من اجازه داشتم رنگ و لعابی به نقش الصاق کنم و این رنگ و لعاب داده شده شخصیت را برای مخاطب سمپاتتر کرد . شخصیتی که در برخی موقعیتها و لحظات بهواسطه نوع رفتار و نوع کلامش باعث به وجود آمدن فضای خندهآور در آن شرایط سخت و بحرانی محاصره میشود.
آیا یک نوع شیرینی ذاتی درون شخصیت این آدم وجود دارد؟
بله، یک جور آدم متفاوتی بود و این کار ریسکی بود که در فضای تلخ درون فیلم حضور این آدم شرایط شیرینی را در برخی لحظات به وجود میآورد.
با توجه به سن و سالتان، دوران جنگ مصادف با دوران نوجوانی شما بوده است. چقدر جنس این آدمها را میشناختید؟
آدمهای این جنسی را دوران نوجوانیم دیده بودم و دوران پرماجرایی بود و در دوران جنگ در محلهمان تعدادی از آدمهای آشنا شهید شدند یا از جبههها بازگشتند و حرفهای زیادی برای ما مطرح میکردند؛ آدمهایی که درجه خلوصشان بالا بود.
چقدر جوانهای این دوره و زمانه که با آن فضاها بیگانه هستند میتوانند با این جنس از آدمها و فیلمهای دفاعمقدسی مثل سینما متروپل ارتباط برقرار کنند؟
به نظرم فیلم متروپل، فیلم اثر گذاری است و این نیاز حس میشود که فیلمهای این جنسی بیشتر ساخته شود تا نظر مخاطب جوان را جلب کند و متوجه شوند در دهه۶۰ چه آدمهای مخلص و خوبی زیست میکردند و اینکه چه شده که جنس خلوص آدمها در این دوره و زمانه کم شده است.
روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: قصه سینما متروپل سینما متروپل باشه آهنگر نقش ها آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۶۶۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقشی از شخصیتهای قصههای ایرانی بر روی پوستر نمایشگاه کتاب
شاپور حاتمی طراح پوستر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، درباره چگونگی شکلگیری ایده آن بیان کرد: این پوستر برداشتی است از قصههای مادربزرگها که بعدها مادران برای فرزندان خود تعریف کردند و کمکم این قصهها وارد دنیای کودکان شدند و کانون پرورش فکری نیز در امر تبدیل این قصهها به کتاب، سرآمد ناشران کودک و نوجوان شد.
او ادامه داد: شخصیتهایی که در این پوستر به نمایش درآمدهاند و در کنار مادربزرگ قصهگو قرار گرفتهاند برگرفته شده از قصههایی، چون «بزک زنگوله پا»، «روباه و زاغ» و «شاهنامه» که قصهای کاملا حماسی و کلاسیک دارد، است. سعی کردیم شخصیتها جاندار باشند و قابل لمس تا برای بچهها شخصیتها به درستی شکل بگیرند. در انتخاب رنگ نیز تلاشمان بر این بود تا از رنگهای گرم استفاده کنیم که به فضا و حال و هوای کودک و نوجوان نزدیکتر است.
این طراح درباره چرایی انتخاب این شخصیتهای داستانی گفت: قصه و روایت این شخصیتها را تقریبا همه بچهها میدانند و شنیدهاند. اگر به سراغ شخصیتهای دیگر میرفتیم این امکان وجود داشت که همه بچهها با قصه آنها آشنایی نداشته باشند ولی درصد بالایی از کودکان به واسطه کتابهای درسی و قصه، شخصیت مادربزرگ قصهگو - که مهمانان ناخوانده را به خانه خود دعوت میکند - یا قصه شنگول و منگول و حبه انگور را میشناسند. شاهنامه نیز در انواع و گونههای مختلف درباره قصههایش روایت داریم. در واقع به سراغ قصههایی رفتیم که نیاز به رمزگشایی نداشته باشد و بچهها کاملا بتوانند با آنها همزاد پنداری و با آن ارتباط برقرارکنند.
حاتمی همچنین درباره نقش و حضور کانون پرورش فکری در این پوستر نیز توضیح داد: کانون در این سالها نقش مهمی در ترویج کتاب و قصهگویی ایفا کرده است. در واقع این کانون بود که شروع کرد قصهها را به صورت کتاب و متن منتشر کردن و در دسترس بچهها قرار داد، به همین دلیل نیز ما در پوستر کانون از مادربزرگ و شخصیتهای قصهها استفاده کردیم.
او در ادامه اظهار کرد: از نظر نوع تکنیک تصویرسازی، اما تلاش کردیم به دنیای نوجوانان نزدیک شویم و حتی این را در نظر گرفتیم تا سادگی هم وجود داشته باشد و بچهها بتوانند ماکت این شخصیتها را در قالب کاردستی در ایام برگزاری نمایشگاه بسازند.
سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در مصلی امام خمینی (ره) برگزار میشود و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز در این نمایشگاه با آثار خود حضور دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات